Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@14:47:53 GMT

نافرجامی برجام

تاریخ انتشار: ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۷۰۱۷۴۲

نافرجامی برجام

عباس عبدی نویسنده و پژوهشگر افکار عمومی در هم میهن نوشت: امروز (۱۸ اردیبهشت) سالروز خروج ایالات متحده از برجام است؛ اقدام و توافق مهمی که در عمل با موفقیت کامل همراه نشد و عمرش به حدود سه سال هم نرسید. گرچه در همان مدت سال‌های ۹۴ تا ۹۷ نیز منافع فراوانی برای کشور داشت که اگر نبود، اکنون وضعیت به‌مراتب بدتر از آن بود که به تصور درآید، ولی در هر حال پرسش این است که؛ چرا چنین شد؟ مقصر آن کیست؟ چه درسی از ماجرا می‌باید گرفت؟

این یادداشت به‌صورت مختصر به این سه پرسش پاسخ می‌دهد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

البته باید تاکید کرد که سطح تحلیل معطوف به جزئیات برجام نیست، بلکه تحلیلی از رویکرد کلی به این توافق است. ابتدا مثالی ارائه می‌شود تا نشان داده شود که منظور از این سه پرسش چیست؟ فرض کنید که به هر دلیلی درِ خانه را باز می‌گذاریم، در نهایت دزد به خانه می‌زند. چرا چنین شد؟ به این علت که اصول ایمنی و حفاظتی را رعایت نکردیم. مقصر کیست؟ دزد.

ولی ما هم مرتکب قصور و حتی تقصیر شده‌ایم، هرچند این دو نوع تقصیر کاملا با هم تفاوت دارند. اول حقوقی و دوم مدنی است. چه درسی باید بگیریم؟ اینکه در شرایط فقر و فاقه، دزدی زیاد است، و باید اصول حفاظتی را رعایت و بیشتر کرد. زیرا اگر این دزد هم محکوم به زندان و از جامعه دور نگهداری شود؛ دزد‌های دیگری هم هستند که اقدام به سرقت از خانه کنند.

نکته دیگری که در ابتدا باید گفت این است که ایران شانس آورد ترامپ آمد و با یک تصمیم غیرقابل دفاع از برجام خارج شد. اگر خانم کلینتون به کاخ سفید وارد می‌شد، به احتمال زیاد از برجام بیرون نمی‌رفت، ولی به سوی استفاده از مکانیسم ماشه حرکت می‌کرد؛ کاری که به علت خروج آمریکا از برجام از عهده ترامپ خارج بود.

پرسش اول؛ چرا چنین شد؟ چه ترامپ و چه کلینتون اگر می‌آمدند، برجام به بن‌بست می‌رسید که رسید، زیرا برجام به معنی پذیرش ذینفع بودن صاحبان قدرت در مسائل جهانی بود و الا چه دلیلی داشت که ایران در یک موضوع کاملا داخلی با قدرت‌های جهانی مذاکره کند؟ سپس گفتگو با طرف‌های ذینفع به‌ویژه ایالات متحده برای رسیدن به نقطه تعادل درباره مسائل و اختلافات فی‌مابین. خوب، اگر این کار را درباره مسئله هسته‌ای که کاملا هم درون کشوری است پذیرفتیم، دلیلی نداشت که نخواهیم آن را درباره سایر موضوعات منطقه‌ای ادامه دهیم.

افغانستان، عراق، سوریه، یمن، لبنان و سایر مسائل منطقه‌ای نیز می‌باید مشمول این گفتگو‌ها می‌شدند؛ موضوعاتی که به‌طور طبیعی باید پس از برجام مورد گفتگو قرار می‌گرفتند. همچنین عادی‌سازی روابط اقتصادی نیز مهم بود. سرمایه‌گذاری در نفت، گاز و واردات خودرو و هواپیما و... از جانب همه طرف‌های توافق، ولی همه این‌ها از طرف ایران رد شد. در نتیجه روح برجام که باید تداوم این گفتگو‌ها به مسائل دیگر می‌بود نادیده گرفته شد. این بی‌توجهی به بنیاد منطقی برجام مشابه باز گذاشتن درِ خانه در مثال بالا بود.

پرسش دوم؛ مقصر کی بود؟ قطعا از نظر حقوقی ایالات متحده و ترامپ مسئولیت دارند و هزینه‌های آن را هم تا حدی متحمل شدند البته هزینه‌های زیادی را نیز به ایران بار کردند. پس به لحاظ حقوقی و عرف بین‌الملل، تقصیر اصلی متوجه آمریکاست.

ولی اگر التزام به منطق و روح برجام را مبنا قرار دهیم، ایران باید منطق برجام را در سایر موضوعات مورد اختلاف ادامه می‌داد، نه‌تنها چنین نکرد، بلکه برجام را وارد بازی‌های سیاسی داخلی خود کرد و اجازه ندادند که در همان بهمن سال ۹۹ یا حداکثر پیش از انتخابات ۱۴۰۰ برجام احیا شود و آن قدر ناتوانی در اتخاذ تصمیم از خود نشان داد که با اعتراضات سال ۱۴۰۱ مواجه شد و انگیزه حکومت‌های غربی را برای تفاهم از میان برد. به‌طور قطع اگر برجام احیا می‌شد؛ حکومت ایران حداقل در این ابعادی که رخ داد با اعتراضات ۱۴۰۱ مواجه نمی‌شد و اکنون هم چشم‌انداز روشنی برای برجام نیست.

پرسش سوم؛ چه درسی باید گرفت؟ اکنون احیای برجام حتی اگر ممکن هم باشد به تنهایی چندان گره‌ای را باز نمی‌کند، بلکه باید رویکرد کلی سیاست خارجی را بر مبنای تعامل و گفتگو قرار داد. البته این به‌معنای تسلیم شدن نیست، همچنان که درباره برجام چنین نبود، بدون اتخاذ این رویکرد، بعید است که هیچ اتفاق مثبتی در سیاست خارجی رخ دهد و تا هنگامی که این اتفاق هم رخ ندهد، پایه سیاست خارجی ایران همچنان مشکل خواهد داشت و رشد اقتصادی و توسعه را غیرممکن خواهد کرد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: عباس عبدی احیای برجام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۰۱۷۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

روایت ظریف از دلایل موافقت آمریکا و مخالفت اعراب و اسرائیل با برجام

آفتاب‌‌نیوز :

محمدجواد ظریف، وزیر خارجه پیشین ایران در سلسله نشست‌های چهلمین سال تاسیس انتشارات اطلاعات و در نشست اول آن با عنوان «ژئوپلیتیک خلیج‌فارس» به سخنرانی پرداخت که مهمترین اظهارات او به نقل از جماران به شرح زیر است:

دنیا گرفتار چالش شناختی است.

خطا‌هایی که بعضا صورت می‌گیرد به دلیل شناخت و ادراک نادرست است.

دوستان ما در جنوب خلیج فارس ادراک خود را اصلاح می‌کنند و ما در اصلاح این ادراک تا حدودی عقب هستیم.

هنوز این تفکر غلط خرید امنیت در این کشور‌های عربی وجود دارد البته ان‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که نمی‌توانند با وابستگی به یک قطب برای خود امنیت تامین کنند.

کویت قبل از اینکه به کشتی‌های خود پرچم امریکا بزنند پرچم شوروی را نصب کرده بودند

این کشور‌ها این مشکل ادراکی را کماکان دارند که باید امنیت را خرید و نخستین آن‌ها صدام بود. آن‌ها تلاش کردند امنیت را با کمک صدام بخرند. 

یکی از رهبران کشور‌های حاشیه خلیج فارس شخصا به آقای روحانی گفتند که ما ۷۵ میلیارد دلار به صدام پرداخت کردیم. 

زمانی که ایران قطعنامه ۵۹۸ را پذیرفت و طارق عزیز گفت تا مذاکره صورت نگیرد، آتش بس صورت نمی‌گیرد، دبیرکل وقت سازمان ملل به وزیرخارجه وقت دولت ریگان زنگ زد و او به دبیرکل جواب داد که ما در مهرماه که به نیویورک بیاییم با شما در این باره گفتگو خواهیم کرد. می‌دانید که تاریخ را نمی‌توان فراموش کرد. وقتی این شرایط پیش امد دبیرکل به پادشاه وقت سعودی زنگ زد و ملک فهد در تماس با صدام، او را به پذیرش آتش بس متقاعد کرد. پادشاه وقت به صدام می‌گوید: «غرور ایرانی را زیر پا نگذار.» عربستان در ان زمان این فهم را داشت که نمی‌تواند کاملا به صدام اعتماد و تکیه کند، اما در عمل متفاوت هم عمل می‌کرد. 

وقتی سیاست خرید امنیت از عراق شکست خورد، این کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس برای خرید امنیت به سراغ شوروی و امریکا رفتند. 

همین کشور‌ها امروز برای خرید امنیت به سراغ اسراییل رفتند و متوجه نیستند که اسراییل در تاریخ خود از هیچکس حمایت نکرده و حتی به امریکایی‌ها در مذاکرات آزادی گروگان‌ها لگد زده اند. اسراییل در تاریخ تقلبی خود به هیچکس رحم نکرد. این اشتباه شناختی کنار نرفته است.

زمانی که آرامکو را تیر غیب زد، سعودی‌ها انتظار حمایت از آمریکا داشتند و حالا هم به دنبال خرید امنیت از اسراییل هستند

اشتباه ادراکی دوم ما و اعراب این است که فکر می‌کنیم امریکا به دنبال گسترش حضور خود در منطقه است، اما امریکا به انتقال حضور و نفوذ به خارج از این منطقه است. 

امریکا دیگر قدر قدرت نیست. ما قدرت بزرگ داریم، اما هژمون نداریم. در جهان امروز دیگر قطب نخواهیم داشت، اما یکی از دلایل موافقت آمریکا با برجام، کاستن از حضور خود در منطقه بود. اعراب منطقه و اسراییل به همین دلیل با برجام مخالف بودند که نمی‌خواستند شاهد کاهش حضور آمریکا در منطقه باشند. 

امریکا در حال برون سپاری تامین امنیت به اسراییل است و کشور‌های عربی منطقه که به دنبال عادی سازی رابطه با اسراییل هستند باید بدانند که دیر یا زود قربانی تامین منافع اسراییل خواهند شد

اشتباه ادراکی سوم که به ما هم بازمی گردد این است که اگر با چیزی مخالفت کردیم و، چون خود را مرکز مشروعیت عالم می‌دانیم اگر به چیزی مشروعیت ندهیم جنبه اجرایی و عملیاتی پیدا نمی‌کند. در کاسپین این اشتباه را مرتکب شدیم و در مذاکرات شرکت نکردیم و بستر دریا را در غیاب ما تقسیم کردند. 

عدم حضور به معنای عدم شکل گیری از ترتیبات امنیتی خلیج فارس نیست بلکه به معنای عدم تامین منافع شما است. مگر جلوی طالبان را توانستیم بگیریم؟ خیر؛ از روند مذاکره حذف شدیم. همین قاعده درباره مسیر‌های مواصلاتی هم هست که از این مسیر‌ها دور ماندیم و بعضا حذف هم شدیم. 

در دنیای کنونی هم امریکا نمی‌تواند با وتو در شورای امنیت، مانع از قدرت مقاومت مردم غزه شود. جنگ اسراییل با مردم غزه هفت ماه است که ادامه پیدا کرده، اما جنگ اسراییل با کشور‌های عربی شش روزه تغییر کرده است. آمریکا نمی‌تواند تصمیم گیری‌ها را وتو کند و این را دنیا و مردم و افکار عمومی این را ثابت کرده اند.

دو مبنای بازدارندگی، نصر خدا و قدرت مردم هستند. 

مهم‌ترین کاری که می‌توانستیم پس از جنگ غزه بکنیم این بود که پیشنهاد توافق منع تجاوز به کشور‌های منطقه داده و کنش ایران هراسی را نابود کنیم

تصویر ترسناک ساختن از ایران، هدف اسراییل است و ما هم نباید در این تله بیفتیم. 

این اشتباه ادراکی ما که خیال می‌کنیم اگر در روندی شرکت نکنیم شکل نمی‌گیرد اشتباه است. تصور نکنیم اگر fatf را نپذیرفتیم تنبیه نمی‌شویم و با تبعات ان روبه رو نمی‌شویم

دنیای امروز هرروز در حال تغییر است و ما هم هرروز باید فکر خود را نو کرده و تفکر جهان دو قطبی را کنار بگذاریم و واقعیت‌ها را ببینیم

بسیاری از انگاره‌های ما درباره نظم جهانی و حتی مردم خودمان غلط است

همسایه‌ها برای ما فرصت هستند. 

مردم برای ما فرصت هستند نه تهدید. به فرصت، امکان بالندگی بدهیم

منبع: سایت انتخاب

دیگر خبرها

  • (ویدیو) نظر وزیر اسبق بهداشت درباره برجام و ظریف
  • قدرت چانه‌زنی؛ عامل اصلی تخصیص بودجه
  • نسبت ما با فضای مجازی چگونه است؟ / تلاش «شبکه» برای ایجاد پرسش
  • ببینید| نظر وزیر اسبق بهداشت درباره برجام و محمدجواد ظریف/ «هر روز که از خواب بیدار می‌شویم وضعیت عوض شده»
  • روایت ظریف از دلایل موافقت آمریکا و مخالفت اعراب و اسرائیل با برجام
  • غلامحسین امیرخانی به پرسش‌هایتان درباره نستعلیق پاسخ می‌دهد
  • پاسخگویی به پرسش ‎های مشترکین در سامانه ملی انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات
  • سهم سوغات، ۲۵درصد هزینه‌های زائران
  • غلامحسین امیرخانی به پرسش‌های خوشنویسی پاسخ می‌دهد
  • افشاگری روحانی درباره دلایل ردصلاحیتش